• ستارگان سرنوشت جلد3(بازگشت مردگان)

    0

    خلاصه داستان: ایزابل دختر کاپیتان تورنادو، دزد دریایی معروف، پس از مرگ پدرش تنها وارث کشتی دزدان دریایی می‌شود او قصد دارد خود به عنوان کاپیتان کشتی دزدان دریایی وارد مجمع دزدان دریایی شود اما بر طبق سنت‌های دزدان دریایی، بودن یک زن در کشتی بد‌شانسی می‌آورد و هیچ‌کس حاضر نیست خدمه‌ی کشتی‌ای باشد که یک زن آنرا هدایت کند در این میان کاپیتان ویلیام در طی یک حمله کشتی خود را از دست می‌دهد اما دست تقدیر این دو کاپیتان را با هم آشنا می‌کند اما این آشنایی پر از چالش هایی خواهد بود..

    210,000 تومان
    خرید محصول
  • سواران بی‌نام

    0

    سواران بی‌نام به قلم محمدرضا زادسرور منتشر شد.

    خلاصه داستان:

    پادشاه امپراتوری ظالم هپگروک، با پشتیبانی جادوگرانی شیطان پرست و کمک یاران بی رحم خود، آشوبی به راه انداخته و در آستانه فتح پلنسن است.
    پلنسن محتاج کمک است و درگیر با حیواناتی تسخیرشده.
    در این هنگامه ی آشوب نیاک، شاهزاده پلنسن، راهی سفری پرماجرا میشود تا راه چاره ای بیابد، از راز هورسینور پرده بردارد …
    او در این سفر با معماها و حوادث بسیاری مواجه می‌شود.
    اما او تنها نخواهد بود…
    آستیاک؛ کهنه سرباز سرافرازی در پی یافتنِ زندگی تنها دخترش است …
    و خائنی به نام ایژاک…

    بخشی از داستان:

    می دوید و نمی رسید. حتی ذره‌ای به کرانه‌های سفید نزدیک نمی‌شد. تمام وجودش می‌سوخت، در پشت سرش گدازه‌هایی آتشین و غول پیکر بر تاریکی مطلق می‌ باریدند. ناامیدی و عذاب در همه جا موج می زد، اما او باز هم می‌دوید.
    موجوداتی زشت و فلس‌ دار از گوشه و کنار، بر او پنجه می کشیدند و تنش را می ‌خراشیدند؛ موجوداتی که چهره ‌ هایشان در سیاهی اطراف گم بود و تنها چنگال های دراز و بدترکیبی از آن‌ها نمایان می‌شد. او هم ‌ چنان می ‌دوید. صدای زوزه ‌ها و جیغ ‌های وحشتناکی طنین انداز شده بودند و لحظات به کُندی می گذشت. ناگهان گرگ‌ ها و گرازهای بسیاری دور او حلقه زدند. او می ‌خواست به سوی سپیدی ِ خیره‌کننده بشتابد، اما آن ‌ها مانع سر راهش بودند.
    گرازی به سوی او پرید و گرگی هجوم آورد. سپس تمام حیوانات ِ تشنه به خون ، به جان ایژاک افتادند…

    خرید کتاب سواران بی‌نام از سایت سی بوک

     

    اطلاعات بیشتر
  • صورت فلکی گمشده

    0

    معرفی صورت فلکی گمشده نوشته سمیه سیدیان

    «‌بر اساس افسانه ها…. توی دایره البروج صورت فلکی آبان عقرب یا کژدمه….که خودش هم تو آسمان تقریبا به همین شکل دیده می‌شه… افسانه می‌گه… قتل شکارچی به خاطر نیش عقربه…کژدم یا عقرب به دستور آرتمیس که الهه‌ی حیوانات و زنان جوان بوده، شکارچی رو نیش می‌زنه و اونو به قتل می‌رسونه… گفته می‌شه که صورت فلکی شکارچی وقتی که عقرب طلوع می‌کنه… توی افق غربی غیب می‌شه… انگار که از وحشت عقرب فرار می کنه… بعد این جریانات… کژدم مثل یه دسته ستاره‌ی به یاد موندنی تو آسمون می‌مونه…»
    ____
    خلاصه داستان

    دختری به نام تیارا با توهم‌هایی رو به رو می شود. او در کابوس‌هایش صدای جیغ دخترانی را می شنود که در شعله‌های آتش گیر افتاده‌اند. او بعد از چند جلسه هیپنوتیزم و شنیدن حرف‌های پدر و مادرش متوجه می‌شود که فرزند واقعی آن‌ها نیست و پدرش طی یک سفر باستان شناسی در خرم‌آبادِ لرستان، تیارا را در یکی از برج‌های قلعه‌ی فلک الافلاک پیدا می کند.
    پشت افسانه‌ی قلعه‌ی فلک الافلاک که به سپهر سپهران معروف است، افسانه‌ای ترسناک و خطرناک پنهان شده. افسانه‌ای که میان هورمزد و زُروان اتفاق افتاده است…

    سمیه سیدیان نویسنده‌ی ایرانی ژانر فانتزی تا کنون جوایز بسیار کسب کرده است از جمله
    نفر اول در بخش زندگی نگاره جایزه جمال زاده با داستان آدم‌های گمشده
    نفر اول در جایزه داستان تهران سال 1399

    خرید آنلاین کتاب صورت فلکی گمشده

     

    120,000 تومان
    خرید محصول
  • طغیان – جلد دوم

    0

    طغیان ( جلد دوم؛ زمین و زمان)

    طغیان (زمین و زمان)، جلد دومِ طغیان (پوچی شرزه‌ها) و ادامهٔ آن است که با سه سال فاصله از جلد اول منتشر شد. این دو رمان، داستان‌های فانتزی بلندی هستند که در جهان دیگری اتفاق می‌افتند؛ جهانی که زادهٔ خیالات مطلق نویسنده است. این دو کتاب، حاوی توصیفاتی جزئی و دقیق هستند که خواننده را بی‌درنگ وارد فضای داستان می‌کند: «نسلار به زیر پای خود نگاه کرد و دریافت که در میان جریان صدها جوی از خزیدن کرم‌ها ایستاده. از بیم خشکیده بود و سینه‌اش به نفسی برنمی‌آمد. از تمامِ اجسادِ خفته بر سراسر دشت، جویی از کرم به‌راه افتاده و همهٔ رودها به‌سمت گرانشِ یک کانون می‌خزیدند و جاری بودند. نقطه‌ای که از تجمع کرم‌ها بلندی می‌یافت و در مقابلِ دیدگان مبهوتِ نسلار بالا می‌آمد. زمین و اجساد در زیر جریان کرم‌ها مستور بودند و تلّی بلند از انبوهشان در مرکز دشت شکل می‌یافت. در این لحظه قامتی بلند و رعب‌انگیز از میان کرم‌ها قالب گرفت و برخاست. کرم‌ها با آشوب به یکدیگر می‌پیچیدند و تشکیلِ پیکری مهیب را می‌دادند. هیبتِ انسان‌گونه‌ای به بلندای آسمان، دست بر زانو زد و از میان اجساد برخاست. جویِ کرمها، هنوز هم از دو پایی که آن اهریمن بر زمین داشت، بالا می‌خزیدند و به قامتش می‌افزودند. سرش را به‌آرامی به‌سوی نسلار گرداند و از تاریکی حفره‌های خالیِ چشم‌هایش، به او زل زد. نسلار تنها می‌لرزید و ناله می‌کرد و آب دهانش از دهانِ کج شده‌اش آویزان بود.»

    بنیامین ملکی، نویسندهٔ جوان و جویای نام این دو کتاب، دربارهٔ روندِ تولید کتابش گفته است: «به یاد ندارم که موضوعی بیش از این افسانه مرا به خود درگیر کرده باشد، و گمان هم نمی‌کنم که پس از آن، ماجرای من و خلق اثری، بار دیگر به این عمق از رابطه کشیده شود. بیش از یک دهه است که مجموع زمانی که در طول روزها، فکرم مشغول محتوای آن نیست، شاید کمتر از دو ساعت باشد؛ اما در بطن تمام این رنج‌ها، لذت شگرفی هم برایم وجود دارد که حتی افسوسِ یک لحظه از تمام این دوران سخت را هم به دل ندارم.»

     

    اطلاعات بیشتر
  • طغیان – جلد سوم

    0

    جلد سوم مجموعه‌ی طغیان با نام «ضمیر» به چاپ رسید

    مجموعه‌ی افسانه طغیان نوشته بنیامین ملکی نویسنده و فانتزی‌نویس ایرانی است.
    افسانه «طغیان»، در قالب حماسی، کهن و آخرالزمانی خود، فضایی بسیار گیرا و #ترسناک را برای مخاطب ترسیم می‌کند.

    خلاصه داستان:
    در شرف زمستانی سخت، حیاتِ تضعیف شدۀ زمین، میزبان تغییراتی مرموز می شود. شایعاتی غریب و نگران کننده، در شیرشین ( بزرگترین سرزمینِ قلمرو جنوب) دامن می گستراند و بر زندگی مردم سایه می کند. از شیوعِ مرضی که نسل انسان را نشانه رفته و راهِ تولد و مرگ را بر او می بندد… به طوری که هیچ نوزادی زنده متولد نمی شود، و هیچ مرده ای، در آرامشِ مرگ نمی ماند!
    مرضی همچون هاری، که پس از مرگ به آن مبتلا خواهند شد، و مردگان به شرزگی و توحش و خونخواری برمی خیزند و چنانند که علاجشان جز به تیغ نیست…
    ___
    بخشی از جلد سوم:

    هاتیت سر برآورد و دمی به او خیره ماند، اما نگاهش ناخودآگاه دوباره به‌سوی جاذبۀ حوض کشیده شد. موشکافانه‌ترین نگاه عمرش را از میان ضخامت شیشه عبور می‌داد که متوجه شیء درخشانی در بالای حوض شد. درخششی از بلوری که به سرخی و سبزی تلألو می‌زد. با دقت، دریافت که رشته‌ها و ریشه‌های بسیار بسیار نازکی در میان حوضچه شناور است و همچون پرده‌ای پوسیده، تاب می‌خورد. از بندبند این رشته‌ها، جریان‌های نوری به‌رنگ سرخ عبور می‌کرد و گویی جریانِ تمامشان، از آن شیء درخشان نشأت می‌گرفت. هاتیت به غریب‌ترین تصویر عمرش می‌نگریست. بر زانو نشست تا دقیق‌تر بنگرد. سطحِ برآمده و عرق کردۀ شیشه را که همه چیز را با بزرگ نمایی نشان می‌داد، پاک می‌کرد که چشمش به دستی سیاه و قطع شده، در سمت راست حوض افتاد…

    کتاب طغیان ( جلد اول : پوچی شرزه ها)

    طغیان ( جلد دوم : زمین و زمان)

    خرید طغیان جلد 1 پوچی شرزه ها از سایت سی بوک

    خرید طغیان جلد 2 زمین و زمان از سایت سی بوک

    خرید طغیان جلد 3 ضمیر از سایت سی بوک

     

    اطلاعات بیشتر
  • طلسم جاودانگی

    0

    طلسم جاودانگی به چاپ رسید…

    طلسم جاودانگش رمانی فانتزی و تخیلی به قلم رضا رشید در نشرموج به چاپ رسید.

    خلاصه داستان:

    آنطور که شیطان می‏گفت، بازمانده نبرد سه نسل امپراتوری، جاودانه می‌‏شود و هزار سال بر زمین حکمرانی می‏کند. ولیعهد که غرق در بازی شیطان بود، دیر یا زود باید در مقابل پسرش قرار می‏‌گرفت، پس در روز تولد او، قصد جانش را کرد. اما آرش نیرومند‏ترین جنگجوی امپراتوری، به قیمت جان خود پسر را نجات می‏دهد و او را به برادر خود برزو که یکی از رهبران گروه یکتاپرست ایزدیار است، می‌‏سپارد. شاه پدر و شاه پسر که از مرگ نسل سوم امپراتوری مطمئن بودند، سال‏ها با یکدیگر می‏‌جنگند و خون می‏ریزند اما هیچ‏یک بر دیگری غالب نمی‏‌شود. تا اینکه نسل سوم امپراتوری پا به میدان مبارزه می‏‌گذارد و برای بقای نسل بشر می‏‌جنگد!

    بخشی از کتاب:

    روز هجدهم از ماه ثور واحد، لشکر سنگین داراب به فرماندهی گودرز در دشت آتراپی اردو زدند. صدای پای فیل‏های هندی و جیغ وحشی‌های سفد، حتی از آن‌سوی تنگه‌ی باشن و اُولین، بر روی دیوارهای شوش هم به گوش می‌‏رسید. سفدی‏ها به جنگ بر روی اسب مشهور بودند. از کودکی بر روی اسب بزرگ می‌‏شدند و در نبرد عادت نداشتند از اسبشان پایین بیایند. حتی برای استراحت! در سخت‌ترین روزهای جنگ، در تشنگی و گرسنگی از خون اسب‏هایشان تغذیه می‌‏کردند و خودشان را زنده نگه می‌داشتند. در میدان نبرد، پاهایشان را به اسب می‌بستند که تا آخرین نفس بر روی اسب بجنگند. درواقع می‌توان آنان را یکی از سخت‌جان‌ترین جنگجویان کل دنیا دانست. شاید اگر به نژاد باشد، فقط جنگجویان عرب بودند که بر روی اسب، همپای آن‌ها می‌توانستند رزم کنند و بجنگند.

    سفارش آنلاین از سایت سیبوک

     

    اطلاعات بیشتر
  • عدن، عشق و خون

    0

    معرفی کتاب عِدِن، عشق و خون؛ جلد اول
    کتاب عدن،عشق و خون نوشته آرمان میرزایی است. این کتاب قسمت اول مجموعه عدن است. این کتاب ماجرایی را در قلب سرزمین عدن روایت می کند، جایی که بیش از چند سده گذشته توسط اهورای مقدس و در مبارزه‌های او این نام را گرفته است.

    درباره کتاب عِدِن، عشق و خون؛ جلد اول
    هرچند اهورا همواره بیم بازگشت دوباره اهریمن و تصاحب شهر توسط نیروهای شر را به ویژه از سوی جنگل شمالی داشت. پس از مرگ او بارها و بارها جنگ‌هایی برای تسخیر عدن صورت گرفت و خون‌های بسیاری در این راه ریخته شد و در میان جنگاوران قدرتمندی که زندگی می‌کردند، استفن تصمیم گرفت دست از خونریزی بازدارد و زندگی ساده ای برای خود و همسرش برپا کند، اما بالاخره او روزی دوباره مجبور به استفاده از شمشیرش خواهد شد. این کتاب آغاز این تصمیم است.

    خواندن کتاب عِدِن، عشق و خون؛ جلد اول را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
    این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های پرهیجان و فانتزی پیشنهاد می‌کنیم

    بخشی از کتاب عِدِن، عشق و خون؛ جلد اول
    «پارادایز» شهری بود که در جنوب کوه‌های سیاه و در میان جنگل شرق قرار داشت. «قصر نقره‌ای» که نفوذناپذیرترین قلعه در طول تاریخ بوده و هیچ‌گاه در هیچ جنگی شکست نخورده، در این شهر قرار گرفته بود. این شهر خوش آب و هواترین شهر در سرزمین عِدِن بود. شهری چهار فصل و بسیار زیبا و مملو از درختان میوه بود. قصر نقره‌ای در بهار و تابستان انعکاسی لطیف از نور را در سرتاسر شهر پخش می‌کرد. رودهای زلال و تمیزی که از کوه‌های سیاه منشأ می‌گرفتند در لابه‌لای درختان و باغ‌های شهر پخش شده بودند. روزها صدای کودکان که در حال بازی با خرگوش‌ها در مراتع شهر بودند، فضای شهر را پر از زیبایی می‌کرد. این شهر همچون اسمش، واقعاً شبیه بهشت بود.

    دربارهٔ این شهر افسانه‌های بسیاری وجود دارد. چون هیچکس به‌جز اهالی شهر پارادایز نتوانسته بود وارد قلعهٔ نقره‌ای شود. مردم پارادایز نیز به قلعهٔ نقره‌ای بسیار وفادار بودند و تا پای جان از آن مراقبت می‌کردند و هیچ رازی از قلعه را هیچ‌گاه برای کسی افشا نکردند.

    اما شهرت قلعهٔ نقره‌ای بیش از هر دلیلی، به‌خاطر یک ویژگی خاص آن بود. فقط زنان حق زندگی در قصر نقره‌ای را داشتند و هیچ مردی حق زندگی در قصر را نداشت. ارتش نقره‌ای، ارتشی تشکیل شده از هفتاد هزار زن جنگجو بود که هر کدام توانایی از پای درآوردن هفت مرد را داشتند. آن‌ها سوارکارانی ماهر، تیراندازانی زبردست و شمشیرزنانی بی‌نظیر بودند.

    رهبر ارتش و ملکهٔ قصر نقره‌ای «آنجلینا» نام داشت. او زنی با موهای بلند خرمایی و چشمانی عسلی بود. پوستی شفاف و سفید داشت و لبان سرخ او به رنگ گل رز بود. در افسانه‌ها آمده بود که او هزاران سال است که در جوانی زندگی می‌کند و فناناپذیر و نامیراست. افسانه‌ها بیان می‌کردند که تاکنون هیچ مردی روی او را ندیده است ولی اگر چنین اتفاقی بیفتد، از زیبایی او مجنون و دیوانه خواهد شد.

    پارادایز در طول تاریخ هیچ‌گاه تسلیم دشمنان نشد، حتی در دوران هزارسالهٔ حکومت تیغه‌ها پیش از ظهور اهورا. آن‌ها در هیچ جنگی شکست نخوردند به‌جز در «جنگ خونین» که سی سال قبل از تولد اهورا اتفاق افتاده بود.

    در جنگ خونین، ماتایسن شخصاً ارتش تیغه‌ها را رهبری کرد. ماتایسن در این جنگ از ارتشی دویست هزار نفره استفاده کرد، ارتشی با عظمتی که در طول تاریخ عِدِن بی‌سابقه بود. او برای شکست ملکه آنجلینا، از فیل‌ها استفاده کرد. در آن روز، ماتایسن نیمی از ارتش نقره‌ای را نابود کرد و خیابان‌ها و دشت‌های پارادایز را با اجساد جنگجویان ارتش نقره‌ای پر کرد. ملکه آنجلینا با دیدن چنین صحنه‌ای دستور به عقب‌نشینی داد و ارتش نقره‌ای برای اولین و آخرین‌بار، شکست را پذیرفت.

    دانلود نسخه الکترونیکی جلد1 عدن عشق و خون

    خرید نسخه کاغذی جلد1 عدن عشق و خون

    دانلود نسخه الکترونیکی جلد2 عدن فرزند اهریمن

    خرید نسخه کاغذی جلد2 عدن فرزند اهریمن

     

    اطلاعات بیشتر
  • عدن، فرزند اهریمن

    0

    معرفی کتاب عِدِن، فرزند اهریمن؛ جلد دوم
    کتاب عِدِن، فرزند اهریمن نوشته آرمان میرزایی است. این کتاب قسمت دوم مجموعه عدن است. این کتاب ماجرایی را در قلب سرزمین عدن روایت می کند، جایی که بیش از چند سده گذشته توسط اهورای مقدس و در مبارزه‌های او این نام را گرفته است.

    درباره کتاب عِدِن، فرزند اهریمن؛ جلد دوم
    اکنون که قهرمان عدن اهریمن را شکست داده، هیچ خبری از او در دست نیست عده ای شایعه کرده‌اند که او مرده و عده‌ای دیگر امید به برگشتن او دارند. در این میان ادوارد، برادر مینا که اداره عدن فعلا در دستان اوست معتقد است باید برای یافتن ابراهام و لئو دست به کار شوند اما مینا معتقد است بهترین کار خارج کردن مردم از عدن برای در امان ماندنشان است هرچند ادوارد با او مخالفت می‌کند زیرا عدن را یادگار اهورا و پیروانش می‌داند و حراست از آرمان‌های آن ها را به عنوان وظیفه‌ای خطیر می‌نگرد.

    خواندن کتاب عِدِن، فرزند اهریمن؛ جلد دوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
    این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های پرهیجان و فانتزی پیشنهاد می‌کنیم

    بخشی از کتاب عِدِن، فرزند اهریمن؛ جلد دوم
    دلش آشوب بود. چند روزی می‌شد که لب به غذا نزده بود. تمام کارش شده بود نشستن روی صندلی و زل زدن از پنجره به بیرون.

    همسرش در جنگ زخمی و پسرش موفق به شکست‌دادن اهریمن شده بودند اما روزها بود که هیچ خبری از آن‌ها نداشت.

    دخترش سخت نگرانش بود و طاقت نداشت مادرش را در آن حال ببیند.

    مردم در مورد مهارت و قدرت پسرش افسانه‌ها می‌ساختند و او را به‌عنوان قهرمان عدن می‌شناختند.

    برخی می‌گفتند که اهریمن نیز موفق به کشتن قهرمان شده اما عده‌ای دیگر با آن‌ها مخالفت می‌کردند و دلیل‌شان پیدا نشدن جسد قهرمان بود. حتی برخی از کشاورزان که در نزدیکی دریاچهٔ امید زندگی می‌کردند، دیده بودند که مردی شنل‌پوش، بدن بی‌جان قهرمان را از آب بیرون کشیده و او را سوار بر مرکبش کرده است.

    هیچ‌کس نمی‌توانست با اطمینان بگوید که چه اتفاقی افتاده است و تنها کاری که از دست آن‌ها برمی‌آمد، امیدواری به بازگشت قهرمان و نجات دادنشان از دست ملکه بود.

    بانوی اول سنت اهورا کاری به حرف مردم و شایعات نداشت. او مطمئن بود که همسر و فرزندش به‌زودی بازخواهند گشت.

    روزها از پی هم می‌آمدند و امید در دل مردم شهر رنگش را بیش از پیش می‌باخت.

    هوا از همیشه سردتر بود، گویی ابرهای خشمگین خاکستری قصد ترک کردن شهر را نداشتند.

    برف بیش از حد انتظار می‌بارید و زندگی را بر مردم سخت‌تر کرده بود. آن‌ها از بانوی اول محبوب شهرشان، انتظار مساعدت و رهبری داشتند اما از طرفی به او حق می‌دادند تا سوگوار همسر و فرزندش باشد.

    در این روزها، برادر بانو مینا رهبری شهر را به‌عهده گرفته بود و به امورات مردم و ارتش آهنین رسیدگی می‌کرد.

    او یکی از سه برادر بانو مینا بود و اِدوارد نام داشت. ادوارد جوانی سی و چند ساله با قدی بلند و مو و ریش سیاه بود.

    بعد از دو هفته بی‌خبری از عاقبت لئو و آبراهام، ادوارد نزد خواهر بزرگ‌ترش رفت.

    دانلود نسخه الکترونیکی جلد1 عدن عشق و خون

    خرید نسخه کاغذی جلد1 عدن عشق و خون

    دانلود نسخه الکترونیکی جلد2 عدن فرزند اهریمن

    خرید نسخه کاغذی جلد2 عدن فرزند اهریمن

     

     

    اطلاعات بیشتر
  • کارناوال وحشت

    0

    معرفی کتاب کارناوال وحشت نوشته الناز دادخواه

    کارناوال وحشت به قلم الناز دادخواه نویسنده ژانر فانتزی و تخیلی، رمانی در ژانر وحشت است.
    نویسنده در رابطه با این کتاب می‌گوید: این رمان در ژانر وحشت است اما ترس ماورایی ندارد بلکه بیشتر براساس یک سری مستندهایی است که در اینترنت درمورد دیپ وب و دارک وب و صفحات مجازی که دچار خطرهایی هستند، نوشته شده است.

    خلاصه داستان:

    برندا دختری یاغی و سرکش درحالی‌که از کالج اخراج شده وبا مشکلات خانوادگی شدیدی سروکله می‌زنه، برای فرار از زندگی درهم پیچیده خودش، همراه دوستانش به کمپی در جنگل‌های اطراف شهر می‌رن.

    با رسیدن به جنگل‌ها و برپا شدن چادرها، بچه‌ها تصمیم به بازی جرات یا حقیقت می‌گیرن، در طول بازی با دعوایی که ایجاد می‌شه پسرها شرطبندی می‌کنن که برای نشون دادن شجاعتشون به کارناوالی برن که در همون نزدیکی برپا شده.

    کارناوالی که کارناوال وحشت نام داره و قوانین ورود بهش از هرچیزی که تا به حال دیدن عجیب تره.

    ساعت روی ۸ می ایسته و درهای کارناوال باز می‌شن، تمام بچه‌ها وارد کارناوال می‌شن و با خرید بلیط مهری بر آینده شومی که در انتظارشونه می‌خوره.

    اما پشت درهای بسته کارناوال چه اتفاقی جریان داره؟
    ۱۵ شب، ۱۵ بازی…
    بازی‌هایی از مرگ و زندگی…
    اونا به راحتی وارد شدن، اما خروج از کارناوال دیگه به این آسونی نیست…
    هیچ چیز اونطوری که بنظر میاد نیست…

    یه تجربه جدید…یه رمان جدید…
    ۱۵ شب وحشت رو همراه برندا تجربه کنین…

    خرید کارناوال وحشت با تخفیف
    از سایت سی بوک

     

    اطلاعات بیشتر
  • کتاب پارسیان و من – جلد دوم

    0

    معرفی کتاب پارسیان و من، جلد دوم؛ راز کوه پرنده
    راز کوه پرنده دومین جلد از سه‌گانه پارسیان و من نوشته آرمان آرین است. این سه‌گانه شامل داستان‌هایی تاریخی و فانتزی است که مخاطب را به دنیای اساطیر ایرانی و پادشاهان هخامنشی می‌برد و با شخصیت‌های افسانه‌ای ایرانی همانند کاوه و فریدون و ضحاک و پادشاهان پارسی همچون کوروش بزرگ همراه می‌کند.

    در این سه گانه، اسطوره، حماسه و تاریخ ایران باستان به قلمی نو و شیوا در قالبی داستانی فانتزی ریخته شده است.

    آرمان آرین برای نگارش این سه‌گانه برنده جوایزی از جمله جایزه بیست و سومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (۱۳۸۴)، لوح تقدیر از جشنواره مهرگان ادب (پکا) (۱۳۸۴)، جایزه پنجمین دوره کتاب سال شهید غنی‌پور (۱۳۸۴)، لوح تقدیر از جشنواره مهرگان ادب ۱۳۸۵ و لوح تقدیر IBBY دانمارک شده است.

    درباره کتاب پارسیان و من (جلد دوم : راز کوه پرنده)
    سیاوش نوجوان دیگری است که در جلد دوم پارسیان و من از تونل زمان وارد دنیای حماسه‌ها می‌شود. او همراه سیمرغ می‌شود، به داستان هفت‌خوان رستم می‌رود و در نبردهای قهرمانان ایرانی و غم و شادی شان شریک می‌شود. او همراه قهرمانان ایرانی خودش را برای رستاخیزی بزرگ آماده می‌کند.

    خواندن سه‌گانه پارسیان و من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

    علاقه‌مندان به داستان‌های تاریخی و اساطیر ایران

    درباره آرمان آرین
    آرمان آرین نویسنده و پژوهشگر معاصر ایرانی است. او به تاریخ و فرهنگ ایران باستان علاقه دارد و بیشتر آثارش ریشه در اساطیر کهن ایرانی دارند. هر چند که آرین را بیشتر نویسنده داستان‌های فانتزی حوزه کودک و نوجوان می دانند اما مخاطبان آثار او محدود به این حوزه سنی نمی‌شوند و آثارش مخاطبانی از گروه‌های سنی مختلف را با خود همراه می‌کنند.

    آرمان آرین در نوشته‌هایش موفق شده‌است تا با در هم آمیختن مطالعات حوزه سینما و همچنین دانش گسترده در اسطوره‌ها، تاریخ و ادیان ایرانی، آثاری تصویری، دراماتیک و خیال‌انگیز بیافریند.

    گوشواره تلخ، سپتیمان، افسون‌نامه و غوغای خموش نام برخی از آثار این نویسنده‌اند.

    بخشی از کتاب پارسیان و من (جلد دوم: راز کوه پرنده)
    من‌ با حیرت‌ به‌ بیابان‌ برهوتی‌ که‌ اطراف‌ ما را فرا گرفته‌ بود، نگریستم‌. آیا پیرمرد حقیقت‌ را می‌گفت‌؟! یا این‌که‌ دیوانه‌ی‌ خیالبافی‌ بود که‌ تصوّراتی‌ برای‌ خود می‌پرداخت‌؟ پیرمرد که‌ انگار ذهنم‌ را خوانده‌ بود زمزمه‌ کرد: اینجا را بر تو ظاهر خواهم‌ ساخت‌ تا بدانی‌ که‌ هیچ‌ چیز نمی‌دانی‌!

    و عصای‌ سیاهش‌ را که‌ هفت‌ گره‌ی‌ پیچ‌ در پیچ‌ بر چوبِ خود داشت‌ بالا برد و چرخی‌ داد و به‌ سوی‌ تپّه‌ی‌ بزرگ‌، نگاه‌ داشت‌.

    با تعجّب‌ به‌ حرکات‌ جادوگر نگریستم‌. صدای‌ همان‌ نجوای‌ مرموز بر فراز شن‌زار دوباره‌ در گوشم‌ پیچید که‌ با زبانی‌ نامفهوم‌ امّا پرطنین‌، چیزی‌ را زمزمه‌ می‌کرد!

    جادوگر، چشمانش‌ را بست‌ و عصایش‌ را به‌ سوی‌ تپّه‌ پرتاب‌ کرد. عصا در شن‌ها فرو رفت‌ و لحظه‌ای‌ بعد درست‌ از نقطه‌ای‌ که‌ عصا فرو رفته‌ بود، شن‌ها باز شدند!

    بله‌! شن‌، نرم‌ و آهسته‌، از لبه‌ی‌ شکافی‌ که‌ باز و بازتر می‌شد، فروریخت‌، تا این‌که‌ دهانه‌ی‌ ورودی‌ یک‌ کاخ‌ در برابر ما آشکار شد!

    پیرمرد، عصایش‌ را برداشت‌ و به‌ من‌ اشاره‌ کرد تا به‌ دنبالش‌ وارد کاخ‌ شوم‌. چنین‌ کردم‌ و لحظه‌ای‌ بعد درون‌ یک‌ تالار با شکوه‌ که‌ سراسر از طلا بود، پا نهادیم‌! پیرمرد، خنده‌کنان‌ پیش‌ رفت‌ و گفت‌: اینجا کاخ‌ پادشاهی‌ بوده‌ است‌ که‌ بر شهری‌ که‌ گفتم‌ حکومت‌ می‌کرد. آن‌ زمانها اینجا بیابان‌ نبود، بلکه‌ جنگلی‌ انبوه‌ در کنار دریایی‌ بی‌انتها محسوب‌ می‌شد و در آبادانی‌، شکوهمندترین‌ شهر تمام‌ جهان‌ بود!

    دانلود نسخه الکترونیکی پارسیان و من راز کوه پرنده

    خرید نسخه کاغذی پارسیان و من راز کوه پرنده

    خرید نسخه کاغذی مجموعه پارسیان و من

     

    اطلاعات بیشتر
  • کوازار (1)(فرشتگان و شیاطین)

    0

    سوار ماشینم شدم و درها رو قفل کردم. این منطقه خیلی امن نبود و این ساعت حسابی خلوت و خطرناک می‌شد. راه افتادم؛ حداقل از اوج ترافیک گذشته بود و زودتر به خونه می‌رسیدم.
    در دو سال گذشته هیچ‌وقت زودتر از ساعت 7 عصر خونه نبودم و باورم نمی‌شد حالا بعد از دو سال کدنویسی و تلاش شبانه‌روزیم، داشت جواب می‌داد. یه شبکۀ کامل درست کرده بودم که نوسان انرژیِ هرجای شهر رو می‌تونست ردیابی کنه. از نظر خودم شاهکار بود؛ اما فردا باید کارهای دو ماه گذشته‌ام رو به رییسم گزارش می‌دادم. فردا روز مهمی بود و من دستم‌ پر بود. این انرژی‌های مشکوک، بالاخره داشت شناسایی می‌شد!
    پشت اولین چراغ قرمز ایستادم.
    به‌ ساختمون روبه‌رو نگاه کردم، اون‌جا قبلاً چند بار نوسان انرژی داشتیم.
    درست بالای اون قسمت ساختمون…
    هنوز نگاهم به نقطۀ مورد نظر نرسیده بود که خشک شدم…
    چیزی شبیه به یه خفاش غول‌پیکر از اون نقطه پرید…
    خرید از فروشگاه اینترنتی 30بوک

    خرید محصول
  • کوازار2(پسر اهریمن)

    0

    رمان کوازار، سه گانه‌ای از دنیای فرشتگان و شیاطین است، داستان ساتی، دختری که برای همکاری در پروژه ردیابی نوسانات انرژی وارد عمارتی مرموز می‌شود و پرده از راز مخوفی بر روی زمین بر می‌دارد. در جلد اول خواندیم نبرد بین فرشتگان سقوط کرده و اهریمن به سر انجام رسید است. کوازار به دست ساتی، این دختر زمینی، باز شده و اهریمن به جهنم فرستاده شده، اما دو رگه‌های شیاطین همچنان روی زمین باقی مانده اند…

    210,000 تومان
    خرید محصول